خاطرات ممنوعه

مرور روزنوشت های یک زوج کارشناس ماوراء الطبیعه

خاطرات ممنوعه

مرور روزنوشت های یک زوج کارشناس ماوراء الطبیعه

خاطرات ممنوعه

سال 85 وقتی پایان نامه دکترای جامعه شناسی را با موضوع "سوء استفاده از خرافات و مسائل ماورایی در ارتکاب جرایم" دفاع می کردم و جرایم و مشکلاتی که به وسیله جن گیر ها، رمال ها و دعا نویس ها پیش می آمد را شرح میدادم تصورش را هم نمی کردم که دو روز بعد پلیس رسما از من در پرونده های خاص دعوت به همکاری کند و من و همسرم خیلی زود بشویم مشاوران مسائل ماوراء الطبیعه در پرونده هایی که من به آنها پرونده های ممنوعه می گفتم.
حالا تصمیم گرفتم قسمتی هایی از آن #خاطرات_ممنوعه را برایتان بازگو کنم.

به دلایل ملاحظات خاص همه مطالب به غیر از کلیت داستان به صورت غیر واقعی و با اسامی مستعار بازگو می شود.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

به علت دغدغه های کاری امکان رسیدگی به درخواست های عزیزان در مسائل شخصی وجود ندارد ولی به سوالات به طور کلی در حد توان پاسخ داده می شود.

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.